در چندسال گذشته، تا دلتان بخواهد دربارهی «کتاب نخواندن» و «بد کتاب خواندن» کتاب نوشته شده. همهی کاسه کوزهها را هم سر فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی شکستهاند. گزارهی اصلی این است: شبکههای اجتماعی تمرکز را مختل کرده و دیگر کسی آنطور که باید کتاب نمیخواهند. کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی اما موضعی متفاوت دارد.
تو بخوان، هرطور که حال میکنی بخوان
آلن جیکوبز نویسندهی کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی، بر خلاف روشنفکران معاصر که موضع و گفتمانشان پیرامون موضوع کتابخوانی عموما نقادانه و قهریست، از در دوستی وارد میشود. واقعیت موجود را پذیرفته و تلاشی نمیکند که ما را از شبکههای اجتماعی بر حذر کند. او برای «خواندن» اصالت قائل است، لذت را اولا بر مفاهمه میداند و شکل و حجم برداشت از کتاب را به مخاطب و ترجیحاش وا میسپارد.
شاید از خورهی کتاب باشید، چندان نتوانید با جیکوبز همدلی کنید. راستش را بخواهید، من هم در ابتدا نتوانستم. اما این کتاب، نظرم را عوض کرد. حالا کمتر به خودم خرده میگیرم که چرا کمتر میخوانم و کمتر از نفهمیدنِ بعضی کتابها احساس خنگی میکنم. این کتاب به من کمک کرد که در وهلهی اول از نفسِ خواندن لذت ببرم و پس از آن، به «بهتر فهمیدن» فکر کنم.
«چگونه کتاب بخوانیم» سوال واردی است؟
اولین ویرایش از کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» چیزی قریب به شصت سال پیش منتشر شد. مارتیمر آدلر و چارلز ون دورن در این کتاب تلاش کردند که ساختار و نظامی را برای «خواندن» پیشنهاد کنند. حاصلاش شد کتابی نظاممند و مفصل که به تفصیل، انواع خواندن را توضیح میدهد و مراتب مطالعه را تشریح میکند.
آدلر کیفیات متفاوتی برای خواندن قائل است و چندان ابایی هم ندارد که با کتابخوانی از سر تفنن را چندان به حساب نیاورد. نگاهش به «کتاب» تقدیسگرایانه است و مستقیم و غیرمستقیم، خوانندهی ناآگاه را سرزنش میکند.
آلن جیکوبز گفتماناش را با حمله به این کتاب آغاز میکند و کجدار و مریز تا صفحات پایانی، این حمله را ادامه میدهد. هرچند تلاش میکند احترامی را برای این کتاب و نویسندگاناش قائل باشد، اما من فکر میکنم که ذرهای برایشان تره هم خورد نمیکند!
درست در مقابل نظر آدلر و تلاشی که در کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» برای تعریف ساختار و اصول کتابخوانی دارد، جیکوبز سعی میکند که هر «قاعده» ای را از بین ببرد و مخاطب را به سمت خواندن (با هر کیفیتی) سوق دهد. هرچند در نهایت، خود او نیز برخی ساختارها را در لفافه پیشنهاد میکند که شاید بتوان آنها را نسخهی خفیفتری از پیشنهادهای آدلر دانشت.
راستش را بخواهید، با همهی این اوصاف، خواندن «چطور کتاب بخوانیم» مفید است. به شما چند پیشنهاد واقعا عملی برای درک بهتر مطالب ارائه میکند و مدل پیشنهادیاش یعنی مرور اولیه و مطالعهی دقیق، خیلی در درک عمیقتر آنچه میخوانید موثر است. من فکر میکنم که خواندن این دو کتاب، یعنی لذت خواندن در عصر حواس پرتی و چگونه کتاب بخوانیم در کنار هم، تعادلی را در مواجهه با مسالهی خواندن پدید میآورد که حاصلاش میشود: چگونه با لذت کتاب بخوانیم؟
با هم بخوانیم
من از بهمن سال ۱۴۰۰ پروژهی باهمخوانی را آغاز کردم که در آن کتابهایی که به نظر مفید میآیند را به شکل جمعخوانی مطالعه میکنیم. به موازات خوانش، دربارهاش گپ میزنیم و از هم بیشتر یاد میگیریم. هم خوش میگذرد، هم موجبی برای بیشتر خواندن است و هم کمک میکند که از برداشت دیگران هم مطلع شویم. اگر مایل بودید، به گروه تلگرامی باهمخوانی بپیوندید.