حدود دو ماه پیش، با دوستیکه سالهاست کسبوکار موفقی رو در حوزهای خارج از آیتی مدیریت میکنه، در مورد تب جدید کارآفرینی و اتفاقاتی که پیرامون و به بهانهی اون میافته صحبت میکردیم. از ایونتها و ورکشاپها و میتآپهای پرشمار و کمبازدهی که هرروز، روی صفحهی فیسبوکمون میبینم و معمولا با لبخندی به گردانندگان و مستمعینش ازشون عبور میکنیم گرفته تا افراد و شرکتها و نهادهایی که بدجوری به این کلمه چسبیدند و اینقدر حرف و حرف و حرف میزنند که که آدم هرچی بیشتر نگاه میکنه، کمتر “کاری” تاثیرگذار یا حداقل در مسیر تاثیرگذاری لابلاش میبینه.
بگذریم، خروجی گپ و گفت ما رسید به اینجا که هم خودمون و هم احتمالا خیلی از آدمهای دیگه، از تکرار تئوری خسته شدند و دوست دارند (و نیاز دارند) که در عمل و به واقع چیزهایی ببینند یا بشوند که “واقعا کار میکنه” در نهایت رسیدیم به جایی که اگر قراره دربارهی کارآفرینی حرفی زده بشه، کسی باید حرف بزنه که در عمل و به واقع “کارآفرینی” کرده باشه. بنا شد رویدادی رو ترتیب بدیم که توش “حرفهایی” زده بشه که انعکاس “کارهایی” باشه، از “نظر” فاصله بگیریم و به “عمل” نزدیک بشیم.
فردای شکست با این پیشفرض متولد شد و محل تمرکز هم، یک تئوری پرتکرار و پذیرفته شده بود: شکست، اولین قدیم از مسیر پیروزیست.
زمانیکه میخواستم لیست اولیهی سخنرانهای برنامه رو آماده کنم، چند پیشفرض (بخوانید قانون) برای خودم گذاشتم:
- محدود به حوزه/صنعت/حرفهی خاصی نباشیم
به نظرم رسید که اگر بخوایم سخنرانها رو از یک حوزهی تخصصی انتخاب کنیم، احتمالا حرفهایی شبیه هم خواهیم شنید. از طرفی، مخاطبین برنامه رو هم محدود به جامعهی خاصی در نظر نگرفتیم. لذا مطلوب این بود که سخنرانها، از جوامع تخصصی مختلفی باشند تا مستمع بتونه از مجموع صحبتها به یه جمعبندی مناسب دست پیدا کنه. اینطوری شد که تو جمع شش نفرهی سخنرانهای برنامه، یک روانشناس، یک مدیر رسانه، یک استاد دانشگاه، یک مدیر کارخانه، یک کارگردان و یک مدیر شرکت نرمافزاری حضور داره. - ما به سخنران نیاز نداریم، ما به کسی که “کاری” کرده باشه نیاز داریم
نه خود ما حوصلهی شنیدن سخنرانیهای کسل کننده و حرفهای تکراری رو داریم و نه آدمهایی که قراره به عنوان شرکت کننده حضور داشته باشند. اگر بخوام صادق باشم، بزرگ بودن اسم آدمها هم شاید خیلی چیز مهمی نباشه. ملاکی که برای انتخاب سخنرانها در نظر گرفتم، خیلی بیشتر از نوع کاری که انجام داده یا انجام میدن، شکل مواجهه با هدفشون و مسیری که برای رسیدن بهش طی کردند بود. به جرات ادعا میکنم که هرکدوم از شش نفر سخنران برنامه، ملاکهای لازم (از نظر من) برای الگو شدن رو دارند. - ویژگی ملموس، برجسته و متفاوتی داشته باشند
از نظر من آدمها، فارغ از سطح و حرفه و نوع کسبوکارشون، باید یک ویژگی خاص در رفتار و عملکرد داشته باشند که بتونن به جایگاهی برسند که بشه ازشون به عنوان فرد موفقی یاد کرد. سخنرانهای فردای شکست، هرکدوم ویژگیهایی دارند که به وضوح اونها رو از باقی افراد همصنفشون متمایز میکنه.
سخنرانهای برنامه که پیشتر روی سایت اعلام شدند، با معیارهایی اینچنینی انتخاب شدند که امروز، از میزبانی تکتکشون، جدا و جدا احساس افتخار میکنم. واقعبین باشیم. هیچکدوم از سخنرانهای برنامه نه مبلغی از ما دریافت کردند و نه نیازی به حضور در برنامهای اینچنینی برای معرفی خودشون دارند. همگی، کسبوکارهایی موفق و نامهایی شناخته شده دارند و تا جایی که من از مصاحبت باهاشون متوجه شدم، هدفی جز به اشتراک گذاشتن تجربیاتشون ندارند.
ما چرا اینکار رو کردیم؟
این سوالیه که این چند وقته خیلی ازم میپرسند. حتی تو خود شرکت هم اوایل خیلی با این پروژه مخالفت شد و دلیلش هم، عدم ارتباط موضوعی و معنایی با زمینهی فعالیت نوینافزار بود. دوست داشتم اینجا یه توضیح کوچیک دربارهی این موضوع هم بدم.
دوستانیکه دستی بر آتش برگزاری همایش و کنفرانس داشته باشند، بهتر از من میدونن که این قبیل فعالیتها، حداقل برای کسانی مثل ما که فعالیت اصلیشون نیست، یا اصلا سودی نداره یا اگر داشته باشه، اینقدر محدود هست که اصلا به زحمتش نمیارزه. واقعیت امر اینه که اگر این مدتیکه درگیر این پروژه هستیم به امور معمول شرکت مشغول بودیم، قطعا منافع مالی بیشتری نصیب خودم و شرکت میشد. پس خواهشا از من بپذیرید که پشت این فعالیت، چشمداشت مالی نبوده و اگر هم هست، اولین هدف و نیت نبوده و نیست.
برگزاری این کنفرانس، نه تصمیمی برای برندینگ و امثالهم بود و نه فعالیتی صرفا تجاری برای شرکت. فردای شکست، بیشتر از اینکه پروژهای برای نوینافزار باشه، فعالیتی برای پاسخ دادن به سوالهای من و خیلی از افراد پیرامونم بود: بالاخره باید چیکار کرد؟ من افتخار مصاحبت با همهی سخنرانهای این برنامه رو داشتم و دارم. دوست داشتم در فضایی هدفمند و ساختارمند، پیرامون موضوعی مشخص، گپ زده بشه. ضمن اینکه در کمال تواضع باید بگم که به لحاظ غنای محتوایی و موضوعی، رویدادی در این کیفیت رو کمتر دیدم و فکر میکنم اتفاق خیلی خوب و بزرگی در نوع خودش محسوب میشه. خوشحالم که مسبب اتفاقی اینچنینی هستیم و امیدوارم که بتونه برای کسانیکه درش حضور پیدا میکنند کارساز باشه
پ.ن: از همهی بچههای نوینافزار باید استبدادم در تحمیل این پروژه، اون هم تو روزهای آخر سال عذر میخوام از پذیرششون ممنونم.
با سلام و خسته نباشید.
ماشاالاه به این اتفاق،خیلی کارش درست بود و کلی چیز برام از توش دراومد.به هرکی میگم نمیفهمه ازچی حرف میزنم.خیلی باحال میشه فیلم کنفرانس را به شرکت کننده ها بدهید البته هزینشو هم بگیرید که خدایی حقتونه. کمکی واسه برگزاری یه همچین چیزی در آینده اگه خواستید در خدمتم.یا حق
فرزین عزیز
خوشحالم که برنامه رو دوست داشتی و برات مفید بوده. احتمال خیلی قوی به زودی، به نحوی فیلم رو به دست دوستان میرسونیم.
سلام.اولین بار بود که توی چنین کنفرانسایی شرکت میکردم.ممنون .مخصوصا اینکه بالاخره بعداز دوسال یکی از بهترین دوستامو از نزدیک دیدم.بازم ممنون .سال خوبی براتون ارزو میکنم.
سلام؛ من بعد از برگزاری این کنفرانس ازش با خبر شدم و نتونستم در اون شرکت کنم؛ به همین خاطر می خواستم خواهش کنم امکان تهیه فیلم این کنفرانس رو به نحوی فراهم کنید… ممنون و امیدوارم همیشه موفق باشید.