هفته قبل بالاخره قسمت شد که پام رو از مملکت بگذارم بیرون . مقصد، کشور دوست و همسایه دوبی ( بخوانید سواحل خلیج فارس) بود و هدف نمایشگاه جیتکس . اولین و مثبت ترین ویژگی این سفر، همراهی آقای نعمتیشهاب بود که الحق به اندازه خود سفر، مفید و ارزشمند بود .
قصدندارم سفرنامه بنویسم یا از تکنولوژیهایی که تو جیتکس معرفی شد حرف بزنم که اگر طالب این سبک باشید، مرجع جامع تر و نویسنده حرفهای تر بسیاره ! فقط میخوام چند مورد که توجهم رو خیلی جلب کرد رو مطرح کنم .
۱- شهر هزار ملت
به جرات میشه گفت که توی دبی شما هیچ “عربی” رو نمیبینی که مشغول به “کار” باشه . یعنی اگر چند نفری که مامور کنترل بلیط و پاسپورت و… توی فرودگاه هستند رو در نظر نگیرید، کلیه مشاغل خدماتی این شهر دست اتباع خارجی و بیشتر هنری و پاکستانیه . فروشنده های شهر هم همگی غیر عرب بودند . اتباع بومی عرب، گویا ماهی ۲۰.۰۰۰ درهم به طور ماهانه از دولت دریافت می کنند (از منابع نفتی و توریستی) و البته درآمد های خیلی بیشتری از روی ثبت شرکت و اجاره و اینها عایدشون میشه . اینه که دلیلی برای کار کردن ندارن و به معنای واقع کلمه، میخورن و میخوابن !
این در هم تنیدگی فرهنگ ها و ملت های آسیایی ( ایرانی، پاکستانی، افغانی، چینی، فیلیپینی و… ) شکل جالبی از روابط اجتماعی رو تو این شهر ایجاد کرده . زبان رسمی شهر رو میشه انگلیسی دونست! واحد پولی هم به طور مشترک دلار-درهم هست . یعنی از سوپرمارکت گرفته تا هتل و فروشگاهها و تاکسی، همه با این دو واحد کار می کنند .
۲- اینترنت، صد رحمت به ایران !
باورتون میشه که ما به غیر از فرودگاه، هیچ کجای دیگه اینترنت رایگان نداشتیم ؟ در واقع این قضیه کلا با تصورات من در تضاد بود و فکر می کردم حداقل در این یک مورد، هر شهر و کشوری نسبت به ایران در وضعیت بهتری قرار داره . اما انصافا سرعت اینترنت هتل( که برای اشتراک ۲۴ ساعتش ۵۰ درهم پرداخت کردیم) در حد اینترنت ۶۴ ایران هم نبود . توی نمایشگاه هم هیچ خبری از اینترنت وای-فای مجانی نبود یا ما پیداش نکردیم .
۳- فاکتور واحد
تو دبی فرقی نمیکنه که شما سوار تاکسی باشی، یا از یه فروشگاه خرید کنی و یا از KFC مرغ سوخاری خریده باشی . هرجا که دست به جیب بشی، به شما یه فاکتور میدن که شامل هزینه قابل پرداخت، مجموع پولی که دادی و مجموع پولی که باید دریافت بکنی هست . توی یه اینتطور سیستمی، امکان کلاه برداری و گرون فروش واقعا نزدیک به صفر هست . برخلاف ایران که تاکسی ها کاملا سلیقه ای و گاهی خیلی بیشتر از حد واقعی پول میگیرن، این امکان اصلا توی دوبی وجود نداره . چون همه با تاکسی متر کار می کنن و دقیقا همون مبلغی رو میگیرن که باید .
و اما جیتکس
نمایشگاه جیتکس از دو قسمت تشکیل شده بود . یکی صرفا مخصوص فروش که تو سالنی نزدیک به فرودگاه برپا بود و نمایشگاه اصلی که محل نمایش و عرضه تکنولوژی ها و معرفی استارتآپ ها بود . نمایشگاه دوم توی مرکز تجارت جهانی دوبی واقع شده بود .
ورودی فروشگاه جیتکس، ۳۰ درهم و نمایشگاه برای یک روز ۷۰ درهم بود که به نظرم یه خورد زیاد بود .
ما روز اول رو رفتیم فروشگاه جیتکس . الحق قیمت ها با ایران خیلی فرق داشت و تا ۴۰ درصد ارزون تر بود . ولی از نظر نظم و ترتیب، کاملا به نمایشگاههای ایرانی شبیه بود و هیچ چیز، سرجای خودش نبود !
اما درباره نمایشگاه اضلی کاملا داستان متفاوت بود . سرتاسر نمایشگاه، با تابلوهای راهنما سالن های مختلف رو به بازدید کننده نشون میداد و واقعا شیوه چیدمان غرفه ها و سالن ها بسیار عالی بود .
اگر اشتباه نکنم سالن ها به هشت موضوع تقسیم شده بودند وکه بیشتر توی حوزه های نرم افزار، سولوشن های تجاری، رایانش ابری، سیستم های مدیریت محتوا و CRM و همینطور دولت الکترونیک گشت نزدیم . برخلاف تصورم، شرکت های مطرح بین المللی حضور جشمگیری نداشتن و از نامهای آشنا فقط مایکروسافت ( و اونهم پارتنرهای توسعه دهنده هندیشون)، نوکیا و اوراکل به چشم میخوردن . حجم نسبتا زیادی از نمایشگاه دست استارتآپهای آسیایی خصوصا اماراتی و هندی تو حوزه تجارت الکترونیک و سولوشن های مرتبط بود.
یه عالمه ایده و فکر و برنامه تونستم از جیتکس پیدا کنم . از شیوه ارائه توی نمایشگاه تا حوزه های جدید که توی دنیا خیلی طرفدار داره و توی ایران خیلی ازشون خبری نیست . مثلا گسترش عجیب رایانش ابری یا ارائه ابزارهای جدید مثل اپ موبایل برای سیستم های ارتباط با مشتری یا سامانه های آنلاین مارکتینگ .
متاستفانه با چند تا غرفه درباره نمایندگی و اجنت صحبت کردیم که بخاطر مسائل تحریم راه به جایی نبردیم ! اما خوب، یکی دو تا شرکت اماراتی مشکلی دراین خصوص نداشتند .
و اما حضور ایرانیها ! پارک علم و فناوری بوشهر یه غرفه نسبتا بزرگ گرفته بود و اونرو بین تقریبا ۵ تا استارتآپ ایرانی تقسیم کرده بود . اصل این کار قابل ستایشه، اما واقعا شرکت هایی که اونجا بودن ابدا محصولی نداشتن که قابل ارائه به بازار بین المللی باشه و بعید می دونم بتونن هیچ دستاوردی داشته باشن . البت من کاری به بحث تخصصی و سطح کیفی ندارم، مساله این بود که محصولاتی که من دیدم کاملا بومی بودن (فارغ از زبان) و ابدا نمیشد کاربردی براشون تو کشوری غیر از ایران پیدا کرد .
در مجموعه سفر، نمایشگاه و تجربه خوبی بود : – )
مرسی از به اشتراک گذاری این تجربه
اگه شد و وقت کردین در مورد شرایط سفرتون و ریز هزینه ها و اینا یه ایمیل بهم بزنید که تصوراتم به واقع نزدیک بشه
شاید شد و ما هم از همچین نمایشگاهی دیدن کردیم
موفق باشید
ممنون خواندنی بود!
یکم توی حال و هوای جی تکس قرار گرفتیم…
موفق و پیروز باشید.